۱۳۸۹ بهمن ۱۰, یکشنبه

حذف مشعل از پالایشگاه


مشعل (فِلِر) چيست؟ چرا در هر مجتمع نفت، گاز و يا پتروشيمي مشعل وجود دارد؟
فکر مي‌کنم براي گروه هايي که با وزارت نفت در تعامل هستند و تلاش مي کنند در راستاي‌ رسيدن به توسعه پايدار در منطقه پارس جنوبي و شمالي آلودگي هوا را کاهش دهند دانستن جواب اين سوالات لازم باشد. با شناخت مشعل، مي‌توان در رابطه با روشهاي جايگزين آن فکر کرد و در نهايت با يافتن روشي‌ مناسب, مشعل‌ها را حذف کرد.
مشعل خود قسمتي‌ از سيستم فلر (Flare) ‌پالايشگاه است که از طريق آن گازهاي اضافی که قرار است وارد محيط شود سوزانده می شود.
گازهايي که به سيستم فلر رفته و در نهايت از طريق مشعل سوزانده می شوند به دو دسته پيوسته و ناپيوسته تقسيم می شوند.
1.     پيوسته: در برخی سيستم ها هميشه گازی اضافی وجود دارد که بايد به فلر تخليه شود. مثلن برخی برج های تحت فشار اتمسفريک که برای ثابت نگه داشتن فشار و تنظيم کيفيت محصول بايستی فشار برج يا مخزن مورد نظر در سطح اتمسفر نگه داشته شود. به همين منظور اين سيستم ها مستقيم به سيستم فلر متصل بوده و هميشه گازی را جهت تخليه به اين سيستم می فرستند.
از طرف ديگر، به دليل پائين بودن فشار خطوط فلر, امکان ورود هوا به آن ها وجود دارد. بنابراين براي جلوگيري از ورود هوا به اين خطوط، در ابتداي تمام اين خطوط که تعدادشان تقريبا به اندازه تمام دستگاهاي پالايشگاه مي‌باشد گاز تزريق شده تا فشار آنها بالاتر از فشار اتمسفريک نگهداري شود و اين گازها نيز در نهايت از طريق مشعل سوزانده می شوند.
2.     فلر ناپيوسته و گاه گاهی: اگر به هر دليلي‌ فشار مخزني به بالای فشار طرّاحي آن رسيد، شيرهاي ايمني‌ که بر رويش قرار دارد باز کرده تا گاز اضافي را به مشعل بفرستد. در حالتی ديگر اگر در واحد آتش‌سوزي اتفاق بيفتد، هيدروکربنهاي موجود در واحد بايد خيلي‌ سريع تخليه شود، که اين کار هم از طريق باز شدن شيرهای خاصی در بالای هر مخزن و فرستادن مواد به سيستم فلر صورت مي‌گيرد.
بنابرآنچه گفته شد سيستم فلر و مشعل جايگاه بسيار مهمی در بهره برداری و ايمنی پالايشگاه ها دارند. حال که مشعل اصلي‌ترين تکيه گاه ايمني‌ در پالايشگاه است چطور مي‌توان آنرا حذف کرد.
واقعيت اين است که در پالايشگاه های امروزی, سيستم جمع آوری گازها وجود دارد ولی به جای اينکه آنها را به مشعل برده و در آنجا بسوزانند مجددن فشرده (کمپرس) کرده و در جای ديگری از آن استفاده می کنند. برای اين کار کمپرسورهايي که ميتوانند گازهاي با فشار اتمسفريک را فشرده کنند به کار برده می شوند.
پس از کمپرس کردن گاز بستگی به نوع گاز آنها را در جاي ديگري مصرف کنند. مثلن می توان آنها را به ابتدای خط ورودی پالايشگاه برگردانده و همراه ديگر گازها تسويه کرد و يا برای تزريق به چاههاي نفت قديمي‌ که فشار خود را از دست داده اند استفاده کرد.
به عنوان مثال در پارس جنوبی که قرار است توليد فازهای ۶،۷،۸ را به چاه های نفت خوزستان تزريق کنند می توان با جمع آوری گازهای مشعل های تمامی مجتمع های گازی و پتروشيمی منطقه بخشی از اين گاز را تأمين کرد. با اين کار هم آلودگی منطقه کم شده و رضايت کارکنان و مردم منطقه حاصل می شود و هم از هدر رفتن سرمايه جلوگيری می شود.
امروزه تقريبن در تمام کشورهاي پيشرفته چيزي به نام مشعل در پالايشگاه وجود ندارد و کشورهاي در حل توسعه نيز با سرعت بسيار خوبي‌ در حال حذف مشعل از تاسيسات خود مي باشند.
به اين اميد که اين نوشتار شروعی باشد براي تلاشي در جهت حذف مشعل از پالايشگاه‌هاي پارس جنوبي و ديگر تاسيسات نفتي‌ و گازي استان بوشهر و کشور.

۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

پالايشگاه بدون مشعل- Zero Flaring


نمايشگاه نفت و گاز تهران سال ۱۳۷۹-۲۰۰۰, شرکتی از نروژ در رابطه با برداشتن مشعل ها از مجتمع های نفتی طرح هاي خود را ارائه می کرد. در غرفه خود عکسی ماهواره ای از زمين داشتند که تعداد مشعل ها در ۱۰ سال پيش و اکنون را نشان می داد. مطابق اين عکس بيشترين تراکم مشعل در اطراف خليج فارس بود. به همين خاطر فکر می کردند می توانند در ايران بازار خوبی برای برداشتن مشعل ها داشته باشند. متأسفانه غرفه اين شرکت خلوت ترين غرفه نمايشگاه بود.
سال ۱۳۸۰-۲۰۰۱ در عسلويه شبی را در کمپ کارگران فاز ۲و۳ مهمان دوستی بودم. در همين هنگام به روال همه شب های راه اندازی, مشعل فاز ۲و۳ به يکباره بالا رفت و حدود ۱۰۰ مليون فوت مکعب گاز شروع به سوزاندن کرد. يکی از آن جمع گفت خب امشب هم آتيشش را زياد کردند و رو به من گفت به سلامتی الان که آتيشش زياد شد چقدر توليد می کنند؟ بعد متوجه شدم وقتی توی پالايشگاه فلرينگ داريم همه فکر می کنند توليدمان بالا رفته غافل از اينکه گاز دارد می سوزد و هدر می رود.
يکی از همان روزهای راه اندازی توی جلسات بعد از ظهر واحد مهندسی يکی از مهندسان ايرانی به رييس بخش که فرانسوی بود گفت تا کی اين گاز بايد بسوزد؟ ما که الان بيش از يک ماه است هر روز داريم تمام گاز را می سوزانيم. جواب رييس فرانسوی اما خيلی دردناکتر از اين حرف ها بود وقتی با خنده معناداری گفت ميعاناتش مال ماست که می بريمش گازش مال شماست که چون به درد ما نمی خورد مشکلی هم برای سوزاندنش نداريم.  
چهار سال پيش در پروژه ای که بوسيله شرکت نفت ابوظبی برای استفاده کامل از گازهاي مشعل سکوهای نفتی تعريف شده بود با پالايشگاه های بدون مشعل آشنا شدم و تا امروزه در تمام پروژه هايي که بوده ام به جز طراحی فازهای ۱۷و۱۸ پارس جنوبی سياست عدم سوختن گاز در مشعل به شدت اجرا می شده است. در همين پروژه ابوظبی وقتی کارفرما متوجه شد که در يکی از حالت های از کار افتادن (Shutdown) , امکان فلرينگ وجود دارد کار را برای چند روز متوقف کرد تا با اصلاح طراحی, جلو فلرينگ گرفته شود.
روزنامه گاردين در تاريخ ۷ فوريه ۲۰۰۱ مطلبی از شيخ حمدان بن زايد وزير امور خارجه و جانشين رييس آژانس تحقيقات محيط زيست امارات متحده چاپ کرد که در آن به کاهش قابل ملاحظه فلرينگ از ۲۵۰ مليون فوت مکعب در سال ۱۹۹۵ به ۵۶ مليون فوت مکعب در سال ۲۰۰۱ در مجتمع های نفتی اين کشور اشاره کرده و سپس در جايي ديگر اين کاهش ۷۸ درصدی را دست آوردی در راستای تعهدشان به حفظ و نگهداری محيط زيست عنوان کرده است.
معاون مدير عامل پروژه دلفين (بخش قطری پارس جنوبی) در گزارش توسعه پايدار اين پروژه در جولای ۲۰۱۰ اعلام کرد که مبنای کار اين شرکت بر اين اساس خواهد بود: "به هيچ عنوان فلرينگ صورت نخواهد گرفت مگر اينکه مطلقن ضروری باشد." و اضافه کرد ما در قطر برای محيط زيست ارزش قائليم. گزارش توسعه پايدار اين شرکت در سال ۲۰۱۰ نشان می دهد که توانسته اند فلرينگ را بيش از مقدار پيش بينی شده در برنامه کاهش دهند.
مشعل ها در پالايشگاه اثر غير قابل انکاری بر محيط زيست داشته و به راحتی نيز توسط جوامع بيرونی قابل ديدن اند. شايد مسؤولان پالايشگاه ها بتوانند با سوزاندن مايعات اضافی در شب دودش را در تاريکی از چشم همسايگان پنهان دارند ولی مشعل نتيجه عملکرد لحظه ای پالايشگاه است و ارتفاع و رنگش حتا توجه عامی ترين افراد را هم به خود جلب می کند.
همانطور که در قسمتهای بالا آمد کشورهای حاشيه خليج فارس سالهاست سياست حذف مشعل از مجتمع های قديمی خود را شروع کرده اند و پالايشگاه های جديدشان هم عمومن بدون مشعل اند.
ولی امروزه طراحی پالايشگاه های جديد پارس جنوبی و نيز پالايشگاه های پارس شمالی همراه با مشعل است و جديدن در اظهار نظری مسؤولين نفت و گاز پارس صحبت از راه اندازی سامانه گازی بدون مشعل کرده اند, در همين رابطه مدير عامل منطقه ويژه نيز بر حذف مشعل ها از پالايشگاه های پارس جنوبی تأکيد کرده است.
مدتها بود که می خواستم مطلبی در رابطه با پالايشگاه های بدون مشعل و سياست توليد بدون فلرينگ بنويسم. تلاشم در اين پست نشان دادن جايگاه اين سياست در کشورهای حوزه خليج فارس بود و اميدوارم در آينده بتوانم در اينجا به شرح اين مسئله و چگونگی کارکرد آن بپردازم.

۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

کريسمس در انگلستان


کريسمس روز تولد حضرت عيسی مسيح پيامبر صلح است. در انگلستان هم به پيروی از کليسای کاتوليک روز 25 دسامبر به عنوان روز کريسمس تعيين شده است.
کريسمس تنها روز سال است که علاوه بر ادارات همه جا تعطيل می باشد. حتا تمامی مراکز خريد نيز در اين روز بسته می باشند.
در اين روز همه افراد خانواده برای خوردن ناهار در خانه پدری دور هم جمع می شوند. برای ناهار کريسمس هم طبق رسم بوقلمون کباب شده, سيب زمينی, کلم بروکلی و ديگر سبزيجات می خورند.
شايد باورش برای ما که در ايران زندگی کرده ايم و اطلاعاتمان از اينجا محدود به اخبار و برنامه های تلويزيونی است کمی سخت باشد ولی اينجا نهاد خانواده بسيار با ارزش بوده و دور هم بودن برای روز کريسمس هم رسمي است که از ديرباز مانده و همه به آن احترام می گذارند.
يکی از دوستان انگليسی می گفت کريسمس را خيلی دوست دارد چون تنها روز سال است که همه خانواده را يکجا می بيند. می گفت خانواده بزرگی دارند و همه به خاطر کارشان پراکنده اند. از غروب شب قبل بچه ها يکی يکی سر می رسند و خانه ای که قبلش ساکت بوده در کمتر از يکساعت پر سروصدا و شلوغ می شود. شب اول به خوردن تخمه و انواع نوشيدنی های الکلی می گذرد. همه سعی می کنند در لحظات آخر هديه هايش را بسته بندی کرده و آنان را زير درخت کريسمس جا دهند. بعد از اون هم هرکسی سعی می کند با تکان دادن جعبه هايي که اسم خودش رويش نوشته هديه اش را حدس بزند. ولی باز کردن جعبه ها می ماند برای روز کريسمس.
خريد هديه برای اهل خانواده و اقوام (عموزاده ها و دايي زاده ها) به مناسبت روز کريسمس بسيار مهم است. شايد يک ماه آخر سال وقت فراغت بيشتر مردم به خريد هديه می گذرد.
قبل از اينکه به اينجا بيايم در اخبار می شنيدم که پس از رکود اقتصادی همه منتظر کريسمس بودند تا ببينند آيا خريد مردم می تواند وضعيت اقتصادی را بهبود ببخشد و تکانی به وضع بازار بدهد. هميشه فکر می کردم مگر حجم خريد کريسمس چقدر است که ممکن است تکانی به رکود اقتصادی دهد. ولی آنچه که امسال اينجا ديدم برايم شگفت انگيز بود. همه خريد می کنند و در اينجا که مغازه ها و مراکز خريد معمولن 4 يا 5 عصر می بندند در روزهای پايان سال تا ديروقت باز هستند. هر روز مردم را هم می ديدم که با بسته های بزرگ لباس و اسباب بازی از مراکز خريد بيرون می آيند. در اين روزها با هرکدام از همکاران صحبت می کردم نگران بود که هنوز خريدهای کريسمسش تمام نشده و می ترسد نتواند خريدش را کامل کند و همين نشان می داد که خريدها فقط محدود به اقوام درجه يک نيست. برای هديه هم از لباس, اسباب بازی, کراوات, فيلم, کارت های هديه, کتاب و غيره استفاده می کنند.
در ضمن مسئله مهم و جالب, وضعيت قيمت ها در اين ايام است. مراکز فروش برای جلب مشتری در اين روزها تخفيف های بسيار خوبی می زنند و گاهی تا 70% قيمت واقعی جنس را تخفيف می دهند. تخفيفی که بعد از مدتی برداشته شده و همان جنس با قيمت واقعی فروخته می شود. همين مسئله موجب هجوم بيشتر مردم به مراکز خريد می شود.
بازارهای موقتی مواد خوراکی و صنايع دستی کشورهای ديگر هم در مراکز مختلف جالب توجه است. در دو هفته گذشته مرتبن بازارچه هايي که محصولات بقيه کشورهای اروپايي را عرضه می کرد راه افتاده بود. فروشندگان اين بازارچه ها از آن کشورها آمده و محصولاتشان را می فروختند. مثلن يک روز بازارچه مخصوص فرانسوی ها بود که مربا, پنير, انواع شکلات, سس خردل و صنايع چوبی فرانسه را می فروختند. يکی از فروشندگان می گفت از شمال فرانسه آمده و قرار است سه روز در سه نقطه مختلف انگلستان محصولاتش را بفروشد.

۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه

اخبار ايران در دنیا

امروز که نگاهی به اخبار دنيا داشتم و به دنبال اخبار ايران توی خبرها می گشتم گفتم شايد جالب باشد تيتر بعضی از خبرها در رابطه با ايران در نشريات بقيه کشورها را اينجا بگذارم. درستی و نادرستی خبرها را واقعن نمی دانم. اينها صرفن خبر هستند و نه تحليل.
واشنگتن پست: وزير خارجه برکنار شده ايران در مصاحبه با خبرگزاری محلی (مهر) اعلام کرد از اخراج خود بی خبر بوده است.
وينستون سالم ژورنال: درياسالار (مايک مولن) گفت آمريکا آماده مقابله با ايران است. ايران سعی در ساخت بمب اتم برای تهديد و رودررويي با همسايگان خود دارد, و آمريکا برای مقابله با ايران در صورت هر تحرکی بسيار آماده است.
ديلی تايمز (پاکستان): ايران برای تحقيق در رابطه با انفجار چابهار به کمک پاکستان نياز دارد. ايران به صورت رسمی از پاکستان تقاضا کرده تا به ايران برای تحقيق در رابطه با حادثه تروريستی چابهار کمک کند.
تايمز هند: آمريکا به هند برای کمک به برنامه هسته ای ايران مضنون است. آمريکا به چند شرکت هندی برای کمک به برنامه مخفی توليد اسلحه در ايران مشکوک است.

۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه

پاییز انگلستان

 امروز وقتی از خانه بيرون رفتم هنوز رد پا و يا ماشينی روی برف ها نبود. سفيد سفيد و تازه. امسال زمستان نيامده حسابی برف باريده و فردا و پس فردا هم قرار است برف بيشتری ببارد. به گفته کارشناس هواشناسی امسال کريسمس سفيدی خواهيم داشت.
هر وقت به خانه زنگ می زنم مادرم می گويد کاش خدا نگاهش را کمی به ما هم بياندازد, امسال از بارون خبری نيست.
از اواخر برگ ريزان و نخستين برف اينجا چند عکس گرفته ام که دوست داشتم شما هم ببينيد.
برنامه آمدن ما هم به ايران فعلن به خاطر صادر نشدن ويزای "اوستا" لغو شد. تا لحظه آخر هم صبر کردم بعد بليط ها را کنسل کردم.
 
 
برگ های زرد پاييز


اين برگ هم تا الان حتمن افتاده 
 

پرنده ای روی رودخانه يخ زده

  در سردترين روزها هم دوچرخه سواران را می بينی




۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

آموزش در بی بی سی کودکان


بی بی سی دارای شبکه اي مخصوص کودکان 0 تا 6 سال است که هر روز از ساعت 6 صبح تا 7 عصر برنامه پخش می کند.
اين شبکه که CBeebies نام دارد از سال 2002 کار خود را شروع کرده و تا کنون به جز در سال 2003 هر ساله جايزه آکادمی فيلم و هنرهای تلويزيونی بريتانيا را از آن خود کرده است. علاوه بر آن بسياری ديگر از جوايز مخصوص برنامه های آموزشی کودکان و برنامه های پخش زنده را نيز توانسته است ببرد.
اين شبکه برنامه های بسيار جالبی دارد که در همه آنها همراه با تفريح و شادی مسائل آموزشی نيز در نظر گرفته شده است.
در اجرای اين برنامه ها دو مسئله برای من جالب بود. يکی استفاده از نژادهای مختلف و ديگری استفاده از افرادی که ناتواني جسمی دارند.
از مسايل مهم و مورد توجه در کشورهای اروپايي و بقيه کشورهای مهاجر پذير مسئله نژاد پرستی و تبعيض نژادی است. از آنجا که نژادهای مختلفی در اين کشورها زندگی می کنند آموزش نقش مهمی در جلوگيری از مسايل و مشکلات ناشی از نژادپرستی دارد.


اين شبکه نيز با استفاده از مجريانی از نژادهای مختلف بچه ها را از همان دوران کودکی با نژادهای مختلف و توانايي هرکدام بدون در نظر گرفتن رنگ پوست آشنا می کند. در کنار آن در برنامه هايي که بچه ها در آن شرکت دارند از کودکان تمام نژادها مانند سفيدپوست, سياهپوست, آسيايي  و غيره استفاده می کنند.



مسئله ديگر آشنا کردن بچه ها با افراديست که از نظر ظاهری مشکل جسمی دارند. يکی از مجريان برنامه کودکان, خانمی است که يکی از دستانش از آرنج قطع بوده ولی در اجرای برنامه های کودکان مانند شعرخوانی و داستان خوانی توانايي بسيار بالايي دارد. 



برای کودکان, مجري برنامه های تلويزيونی شخصيت هايي دوست داشتنی و جذاب بوده و برای کودک اين افراد دارای توانايي بسيار بالايي هستند.  بنابراين استفاده از نژادهای مختلف و افراد با توانايي متفاوت موجب می شود که ذهن کودک از همان ابتدا آماده پذيرش اين افراد در جامعه بشود. در ضمن اگر کودکی از نژاد ديگريست و يا مشکل جسمی دارد اين ذهنيت برايش پيش نخواهد آمد که امکان رشد در جامعه را نخواهد داشت.

دوستی که فرزندش از لحاظ جسمی مشکلاتی دارد ولی از نظر هوشی بسيار بالاست می گفت متأسفانه در ايران نمی توانم فرزندم را به خيابان ببرم چون کودکان با ديدن او می ترسند و فرار می کنند و بزرگترها هم صلوات می دهند!! ولی در اينجا هيچ مشکلی نداريم و مردم و بچه ها بسيار عادی برخورد می کنند که اين خود نشان دهنده اثر بخش بودن اين برنامه های آموزشی می باشد.