چين با ما دوستتر است يا با آمريکا؟ تا الان به اين موضوع فکر کرده ايد؟ گذر من ديروز به سفارت چين در مالزی افتاد. اعظم در کنفرانس سالانه مهندسی شيمی که امسال در چين برگذار ميشود مقاله ارايه دادهبود و ما هم خوشحال که میتوانيم چين را هم ببينيم. خيالمان راحت بود که هر جا به ما ويزا ندهد لااقل چين به ما ويزا میدهد. آخر ما تا الان کلی قرارداد آبکی با اينها بستهايم. دولتمردان ما هم کلی به اميد حضور چين در شورای امنيت, سر مسأله هستهای برای خودشان مانور میدهند.
پريروز رفتيم سفارت چين و ديديم هفت باجه تشکيل پرونده دارند. جلوی هر کدامش هم بيست نفری توی صف ايستاده بودند. ما هم ايستاديم توی صف تا نوبتمان شد. مدارک را تحويل خانم پشت باجه داديم. پاسپورت را نگاه کرد و بعد سرش را بالا کرد و نگاهی به ما انداخت. پرسيد ايرانی هستيد؟ گفتم آره. خيلی راحت و بدون تعارف مدارک را تحويل داد و گفت متأسفم به ايرانی ويزا نمیدهيم. من که جا خورده بودم پرسيدم آخر چرا؟ شما که تا دو ماه پيش ويزا میداديد. دوست خود من از اينجا ويزای دو هفتهای توريستی گرفت و برای تفريح به چين رفت. گفت اين قانون از اول آوريل ايجاد شده و بر همين اساس ما نمیتوانيم برای شما ويزای چين صادر کنيم. من از بين مدارک پذيرش مقاله اعظم را بيرون آورده و به عنوان برگ برنده نشان دادم. او هم دوباره گفت ما به هيچ عنوان نمیتوانيم برای شما ويزا صادر کنيم. از شانس من باجه کناری نوبت يک آمريکايي بود. تا من داشتم مقاله را پيدا میکردم او مدارکش را تحويل داد و رفت.
بدون سؤالی اضافی راه افتادم به سمت شرکت. بين راه به اعظم گفتم اگر از سفارت ايران نامهای بياوری شايد قبول کنند. فردايش صبح زود به سفارت رفته بود و مشکلش را گفته بود. دبير سفارت آدم خوبی است و هميشه سعی میکند مشکلات را به نوعی حل کند. گفته بود برای اين نامه بايد پنجاه رينگيت بدهی و من هم مطمين نيستم که برايتان ويزا صادرکنند.حالا چين با ما دوستتر است يا با آمريکا؟
پريروز رفتيم سفارت چين و ديديم هفت باجه تشکيل پرونده دارند. جلوی هر کدامش هم بيست نفری توی صف ايستاده بودند. ما هم ايستاديم توی صف تا نوبتمان شد. مدارک را تحويل خانم پشت باجه داديم. پاسپورت را نگاه کرد و بعد سرش را بالا کرد و نگاهی به ما انداخت. پرسيد ايرانی هستيد؟ گفتم آره. خيلی راحت و بدون تعارف مدارک را تحويل داد و گفت متأسفم به ايرانی ويزا نمیدهيم. من که جا خورده بودم پرسيدم آخر چرا؟ شما که تا دو ماه پيش ويزا میداديد. دوست خود من از اينجا ويزای دو هفتهای توريستی گرفت و برای تفريح به چين رفت. گفت اين قانون از اول آوريل ايجاد شده و بر همين اساس ما نمیتوانيم برای شما ويزای چين صادر کنيم. من از بين مدارک پذيرش مقاله اعظم را بيرون آورده و به عنوان برگ برنده نشان دادم. او هم دوباره گفت ما به هيچ عنوان نمیتوانيم برای شما ويزا صادر کنيم. از شانس من باجه کناری نوبت يک آمريکايي بود. تا من داشتم مقاله را پيدا میکردم او مدارکش را تحويل داد و رفت.
بدون سؤالی اضافی راه افتادم به سمت شرکت. بين راه به اعظم گفتم اگر از سفارت ايران نامهای بياوری شايد قبول کنند. فردايش صبح زود به سفارت رفته بود و مشکلش را گفته بود. دبير سفارت آدم خوبی است و هميشه سعی میکند مشکلات را به نوعی حل کند. گفته بود برای اين نامه بايد پنجاه رينگيت بدهی و من هم مطمين نيستم که برايتان ويزا صادرکنند.حالا چين با ما دوستتر است يا با آمريکا؟