مادرم هميشه میگفت سود سفر سلامتی است ولی برای من شايد سفر سود ديگری هم داشته باشد. جابجايي کمترين فايدهاش برای آنانی مثل من که تا مجبور نباشند دست به حرکتی نمیزنند اين است که به تکاپو میافتند.
من سالها بود که میخواستم زبان انگليسیام را تقويت کنم. دوران دانشجويي با الياس به قصد خريد نوارها و کتابهای Stream Line سری به کتابفروشیهای انقلاب زديم ولی به بهانه اينکه اول تابستان است و حال برويم و سال بعد اول مهر میخريم برای هميشه همانجا گذاشتيمش.
باز خدا پدر توتال را بيامرزد که اگر برای هفت نسلش برد لااقل به من انگليسی ياد داد. ولی چه فايده که در اين 9 سال جز آنچه همانجا ياد گرفتم ديگر دنبال حتا يک کلمه هم نرفتم. تازه وقتی کسی لطف میکرد و کلمه جديدی میخواست به من ياد دهد احساس میکردم سرم دارد میترکد و ظرفيت همين يک کلمه را هم ندارد.
تا وقتی که باز به فکر رفتن افتادهام. حالا دوباره شروع کردهام به خواندن. الان دارم کتاب the Art of being kind را میخوانم. کتاب قشنگیاست. میدانم که اگر تابوی اين کار شکسته شود کتابهای بعد را راحت تر میخوانم.
راستی چرا بايد زبان انگليسی ياد بگيرم؟ مگر زبان فارسی کم مطلب دارد برای خواندن. میدانم که آنقدر دارد که اگرتا پايان عمر هم بخوانم باز چيزی برای خواندن دارد. پس برای چه میخواهم به خودم فشار بياورم و انگليسی ياد بگيرم؟ من که عاشق متنهای کهن و کلاسيک فارسی هستم و همه آنها را هم وقت نکردهام بخوانم پس چرا حرص زبان انگليسی را میخورم. خودم هم نمیدانم.
و باز هم میگويم بگذار اين را هم ياد بگيرم شايد فردا ديگر فرصت نکنم!
من سالها بود که میخواستم زبان انگليسیام را تقويت کنم. دوران دانشجويي با الياس به قصد خريد نوارها و کتابهای Stream Line سری به کتابفروشیهای انقلاب زديم ولی به بهانه اينکه اول تابستان است و حال برويم و سال بعد اول مهر میخريم برای هميشه همانجا گذاشتيمش.
باز خدا پدر توتال را بيامرزد که اگر برای هفت نسلش برد لااقل به من انگليسی ياد داد. ولی چه فايده که در اين 9 سال جز آنچه همانجا ياد گرفتم ديگر دنبال حتا يک کلمه هم نرفتم. تازه وقتی کسی لطف میکرد و کلمه جديدی میخواست به من ياد دهد احساس میکردم سرم دارد میترکد و ظرفيت همين يک کلمه را هم ندارد.
تا وقتی که باز به فکر رفتن افتادهام. حالا دوباره شروع کردهام به خواندن. الان دارم کتاب the Art of being kind را میخوانم. کتاب قشنگیاست. میدانم که اگر تابوی اين کار شکسته شود کتابهای بعد را راحت تر میخوانم.
راستی چرا بايد زبان انگليسی ياد بگيرم؟ مگر زبان فارسی کم مطلب دارد برای خواندن. میدانم که آنقدر دارد که اگرتا پايان عمر هم بخوانم باز چيزی برای خواندن دارد. پس برای چه میخواهم به خودم فشار بياورم و انگليسی ياد بگيرم؟ من که عاشق متنهای کهن و کلاسيک فارسی هستم و همه آنها را هم وقت نکردهام بخوانم پس چرا حرص زبان انگليسی را میخورم. خودم هم نمیدانم.
و باز هم میگويم بگذار اين را هم ياد بگيرم شايد فردا ديگر فرصت نکنم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر